درس و بحث

در این وبلاگ هر مطلب علمی را میتوانید.....

درس و بحث

در این وبلاگ هر مطلب علمی را میتوانید.....

نحوه پیدایش وهابیت وتفاوت آن با دیگر مذاهب

در این رابطه لازم است در مواردزیر محور بحث را متمرکز کنیم: 1 . تاریخچه تفکر و عقاید وهابیت: عقاید و تفکرات مذهبی که اساس و اصول فرقه‌ وهابیت را می‌سازد قرن‌ها پیش بذر آن بوسیله بعضی ازعلمایی که خودشان را به مذهب حنبلی، یکی از مذاهب اهل سنت نسبت می‌داده‌اند پاشیده شده و رفته رفته از حوزه فکری پدید آورنده آن تجاوز نموده و بعضی از عوام نیز در دام و حصار این عقاید انحرافی و نفاق‌زا قرار می‌گیرند. اعتقادات اولیه فرقه وهابیت را مسئله زیارت قبور انبیاء و صلحاء، شفاعت و متوسل به آنان تشکیل داده و از همین جا با سایر مذاهب اسلامی راه‌شان را جدا نموده است این مسائل را اساس توحید و شرک قرار داده و بر همین مبنا همه مسلمین را کافر و مشرک می‌دانند. و سایر اختلافات وهابیت با مسلمین نیز در حقیقت از همین جا ناشی می‌شود. مبدع پدید‌آورندة اصلی عقاید وهابیت احمدبن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه است که در سال (661 ق) در شهر حران یکی از شهرهای عراق متولد گردید. اگرچه چند سال قبل از او در قرن چهارم هجری «ابو محمد بر بهاری» یکی دیگر از علماء حنبلی زیارت قبور را منع کرده بود که از طرف خلیفه عباسی مورد انکار قرار می‌گیرد و در همین قرن چهارم عبدالله بن محمد عبکری حنبلی معروف به ابن لطه» متوفای 1378 قمری زیارت و شفاعت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را انکار نموده و سفر برای زیارت قبر آن حضرت را سفر معصیت دانست. ولکن ابن تیمیه این عقاید حرمت زیارت و طلب شفاعت از پیامبر اسلام و سایر اولیاء را با ضمیمه یک سلسله عقاید و تفکرات جدید دیگر به طور حساب شده و در کتاب‌های متعدد به صورت گسترده و بر محور شرک وتوحید ـ که در حقیقت تمام اعتقادات او از دشمنی با اهل بیت پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نشأت گرفته است ـ تدوین نموده و برای اخلاف خودش به جا گذاشت و در برابر آراء و نظریات ابداع شده و غریب از دین اسلام ابن تیمیه، علماء بزرگ اسلامی اعم از شیعه و سنی هم عصر او و بعد از آن آرام ننشسته و کتاب‌های زیادی را در ردّ عقایداو نوشته‌اند. ابن بطوطه،‌عبدالله بن سعد یافعی، تقی الدین سبکی،ابن حجر مکی، قاضی احنائی هر کدام به ترتیب کتاب‌های بنام تحفة النظار مرآت الجنان، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، جوهر المنظم فی زیارة قبر النبی مکرم و المقالة المرضیه در ردّ عقاید ابن تیمیه نوشته و همچنین ابوحیان اندلسی، کمال الدین زملکانی،‌ابوبکر الحصینی، ابن حجر عسقلانی، شیخ موسوی عبدالعظیم هندی، حافظ ذهبی، هر کدام به سهم خود عقاید و نظرات ابن تیمیه را مردود شمرده و منافات و تضاد آراء او را با اسلام به اثبات رسانده‌اند. و بالاخره علمأ اهل سنت به خصوص علماء شافعی مذهب و مالکی مذهب مخالفت‌شان را با ابن تیمیه از حوزه نظر به حوزه عمل برده و چندین بار او را راهی زندان حکام وقت نموده و در سال 728 قمری در زندان می‌میرد. بعد از مرگ ابن تیمیه شاگرد مخلص او بنام محمد بن ابوبکر معروف به ابن قیم الجوزیه کتاب‌ها و آثار استادش را جمع‌آوری کرده و در ترتیب و تبویت و انتشار آن تلاش‌های پی‌گیر را متحمل شده و خود نیز کتاب‌های متعددی را برای حفظ و دفاع از عقاید استادش نگاشته است. بعد از ابن قیم کسی به نام‌ حامی عقاید ابن تیمیه معروف نمی‌باشد و این عقاید همین طور در میان کتاب‌های آنان باقی می‌مانند تا اینکه شخصی به نام محمد بن عبدالوهاب به عنوان مجدّد دین در قرن دوازدهم هجری قمری سر از نجد عربستان درمی‌آورد. 2 . ظهور فرقه وهابیت و حکومت وهابی: محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تیهمی به قولی در سال (1111 ق) و بنابر قول دیگر در سال (1115 ق) و (1703 یا 1704 م) در شهر عیینه از شهرهای نجد متولد گردید. او تحصیلات ابتدائی خود را از پدرش فراگرفت و در شهرهای دیگری به تحصیلات خود ادامه داد او در همان اوایل نظرات و عقایدی را درباره دین اسلام مطرح می‌کرد که مورد مخالفت و منازعه پدرش قرار می‌گرفت او بعد از اینکه پدرش در حریمله از دنیا رفت مردم را به سوی عقیده خودش دعوت کرد و به شهری که می‌رفت بعد از اظهار عقایدش مورد تنفر مردم قرار گرفته و از شهر بیرونش می‌کردند. و حتی در شهر حریمله بعد از فوت پدرش مردم قصد کشتن او را کردند و به ناچار از آنجا فرار کرده و به عیینه وطن خودش نزد حاکم آن شهر بنام عثمان بن معمّر می‌رود. عثمان از او استقبال می‌کند و شیخ وهابی نیز وفاداری خود را به او نشان داده و او را به تصرّف تمام نجد امیدوار می‌گرداند. و در رابطه با همکاری بین طرفین با هم پیمان و معاهده می‌بندند و لکن این معاهده پایدار نمانده و با تهدید سلیمان بن محمد امیر احساء‌ بعد از اینکه شیخ وهابی اعمالی را با سلیقه اعتقادی خودش مرتکب می‌شود،‌عثمان از ترس اینکه توسط امیر احساء مورد هجوم قرار نگیرد او را از عیینه اخراج می‌کند. و شیخ وهابی در سال (1160 هـ . ق) وارد درعیه شده و با امیر درعیه محمد بن سعود جدّ آل سعود هم ‌پیمان می‌گردد. و به این ترتیب نطفه فرقه وهابیت و حکومت مبتنی بر عقاید آن توسط نیروی مذهبی محمد بن عبدالوهاب از یک طرف و نیروی سیاسی و نظامی محمد بن سعود از طرف دیگر در درعیة نجد منعقد می‌گردد. و شخص محمد بن سعود امیر درعیه با محمد بن عبدالوهاب برای دعوت مسلمین به سوی اسلام جدید وهابی و برای قتال و جنگ و کشتن مسلمانان در راه خدا بیعت می‌کند. و این حکومت با موضع‌گیری خاصی در برابر همه مسلمین به نحوی که گویا پیامبری تازه و جدید در آنجا برای نجات مسلمین مبعوث گردیده است به اطراف و شهرهای مجاور دعوت نامه فرستاد و کم‌کم با کشتارهای بی‌رحمانة مسلمانان و با کمک‌ نیروهای خارجی بالخصوص حکومت انگلیس در سرزمین عربستان گسترش پیدا کرده و در نهایت تمام جزیرة العرب در تحت سیطرة حکومت آل سعود در می‌آید. که تا امروز این حکومت در نسل‌ آل سعود همچنان ادامه دارد. و فرقه وهابیت و حکومت سعودی‌ها به نحوی درهم آمیخته است که وهابیت اصلاً در حکومت آل سعود تبلور پیدا کرده است و جدای از آن چیزی بنام وهابیت وجود ندارد.
وهابیت و مذاهب اهل سنت:
اهل سنت از جهت فقهی به چهار مذهب تقسیم شده است. که عبارتند از: مذهب حنفی که توسط ابوحنیفه نعمان بن ثابت پایه‌گذاری شده است و تمام پیروان این مذهب در مسائل فقهی از فتاوی او تقلید می‌کنند. و مذهب دوم مذهب شافعی است که مفتی و مجتهد آن امام ابو عبدالله محمد بن ادریس شافعی است. و مذهب سوم که با مرجعیت مالک بن انس بوجود آمده مذهب مالکی نام دارد. و مذهب چهارم مذهب حنبلی است که امام و پیشوای این مذهب احمد بن حنبل می‌باشد. اما فرقه وهابیت ولو از جمله اهل تسنن بشمار می‌آید و لکن هم در مسائل کلامی با فرقه‌های کلامی اختلاف دارد و هم در مسائل فقهی با مذاهب اربعه دارای اختلافات می‌باشد. در مسائل توحید با همه اهل سنت اعم از فرقه‌های کلامی و فقهی در تضاد بوده بلکه آنان توسط وهابیت بخاطر اعتقادشان به شفاعت، توسل به رسول الله و زیارت آن حضرت تکفیر شده و جان و مال و ناموس آنها برای وهابیون حلال گردیده‌اند. قنوجی در این رابطه می‌گوید:‌در زمان ما اتباع عبدالوهاب که از نجد سر در آورد و بر حرمین مسلط گردیدند و خودشان را منتسب به مذهب حنبلی می‌کردند همه آنان اعتقاد بر این دارند که فقط آنان مسلمان هستند و غیر آنها هر کسی می‌خواهد باشد مشرک‌اند و با این شعار کشتار اهل سنت و علماء آنها را مباح دانستند. و هیچ کدام از مذاهب اهل سنت وهابی‌ها را در مذهب خودشان قبول ندارند ولو وهابیت خودشان را پیرو مذهب حنبلی می‌دانند لکن حنبلی‌ها هم آنان را نمی پذیرند بلکه علماء مذاهب اربعه حکم به تکفیر وهابیت صادر کرده‌اند. و حتی برادر محمد بن عبدالوهاب بنام شیخ سلیمان بن عبدالوهاب که خود حنبلی مذهب بوده است کتابی بر ردّ محمد بن عبدالوهاب بنام «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیة» نوشته است.
جهت اطلاعات بیشتر به منابع زیر رجوع شود: 1 . وهابیان، تألیف علی اصغر فقیهی. 2 . اینست همان وهابیت، تألیف محمدجواد مغنیه. 3 . آئین وهابیت، تألیف آیت الله سبحانی. 4 . نقش استعمار در پیدایش وهابیت، تألیف رضا فتح ‌آبادی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد