الف: پیدایش وهابیت: وهابیت یک تلقی خطرناک و قرائت خشک و خشن از اسلام است که توسط محمدبن عبدالوهاب در سرزمین حجاز ظهور نمود و با کشتارهای فجیعی سرانجام شبه جزیره عربستان را تسخیر نمود. محمد در سال (1115 هجری) در شهر عیینه چشم به جهان گشود و در سال (1207) وفات نمود پدرش از قضات حنبلی و در کودکی به او درس می داد اما دیری نپایید که متوجه اشتباهات فکری فرزندش گردید. از نخستین کسانی که با این خرق عادت مخالفت و مبارزه کردند پدر و برادرش بودند که شاید بتوان گفت اولین کتابی علیه اعتقادات محمدبن عبدالوهاب توسط برادرش نگاشته شد. محمد در همان اوان کودکی سخت مجذوب کتابهای ابن تیمیه حرانی و ابن قیم جوزی (هردو از علمای قرن هشتم) بود و خمیر مایه افکار و عقاید خود را از آنها گرفت. محمد سفرهای زیادی نمود و مدتی نیز در اصفهان و قم تحصیل کرد سپس به موطن خود بازگشت و به نشر عقاید خود پرداخت مردم پس از آگاهی از عقاید وی، او را از شهر حریمله بیرون کردند و ناچار رهسپار زادگاهش شهر عیینه گردید اما خبر افکار و عقاید نادرست او به امیر احسا و قطیف رسید و به حکمران عیینه دستور داد وی را به قتل برساند محمد به ناچار به شهر درعیه پناه برد حاکم منطقه مزبور مردی از قبیله غنیزه به نام محمد بن سعود بود شیخ با وی ملاقات نمود و افکار خود را بر او عرضه داشت و به او اطمینان داد که به وسیله او می تواند بر تمام سرزمین نجد مسلط گردد. ب: کارنامه وهابیت در بدو پیدایش پیروان محمدبن عبدالوهاب با حمایت قوای تحت فرمان (محمد بن سعود) به شهرهای مختلف حجاز حمله کردند و برای ترویج وهابیگری و در واقع کشور گشایی دست به کشتار و خون ریزی عجیبی زدند و اموال زیادی را به تاراج بردند. بعد از وفات محمدبن عبدالوهاب پادشاهان سعودی برنامه های او را دنبال کردند و دایره حکومت خود را گسترش داده و بر تمام نجد و حجاز تسلط یافتند. از جمله اعمال بسیار وحشتناکی که در تاریخ وهابیت ثبت گردیده قتل عام مردم طائف و از آن وحشتناک تر کشتار بی رحمانه مردم عراق به ویژه شهر کربلا است برخی مورخان عدد کشته شدگان کربلا در جریان حمله وهابی ها را یکصد وپنجاه هزار تن! نوشته اند و می گویند جوی خون در کوچه های کربلا به راه افتاد و جالب این که اسم این کار را جهاد فی سبیل الله و مبارزه برای نشر توحید می گذاردند. ج: وهابیت در دوران معاصر از جمله میوه های تلخ این شجره خشونت در عصرما، «طالبان» در افغانستان و «سپاه صحابه» در شبه قاره و «القاعده» در کل خاورمیانه هستند و دیدیم که هر کدام از این ها چه تصویر زشتی از اسلام در اذهان و عقول جهانیان ترسیم کردند و چگونه توانستند چهره سپید اسلام را در وجدان جهانی با مرکب جهل و جمود سیاه کنند و ضربه ای را که آنها به اسلام (که در حال پیشروی در جهان است) وارد آوردند ضربه ای جبران ناپذیر است. ملت مجاهد افغانستان قوای ارتش سرخ روس را به زانو درآورده بودند و دولت دست نشانده شوروی را ساقط کردند، در مدت زمان کوتاه سلطه طالبان چنان به ستوه آمدند که به ناچار از میان بد و بدتر، بد را برگزیدند و برای رهائی از شر سلطه طالبان تن به ذلت اشغال دادند در عراق نیز چنان خشونت آفریدند که عرصه حیات بر ملت خسته و ستمدیده تنگ کردند. در الجزایر نیز چنان فاجعه آفریدند که خاطرات تلخ دوران استعمار یک بار دیگر تجربه و تداعی گردید. د ـ تعلیمات وهابیت خشونت جوهره ی تعلیمات وهابیت است و دلیل آن همان تلقی غلطی است که از چهار واژه (کفر و ایمان) و (شرک و توحید) دارند آنان با هیچ اندیشه دیگری سرآشتی و مدارا ندارند و در تحمیل عقیده خود بر دیگران ابدا مجامله و تعارف نمی کنند و به آسانی حکم کفر و شرک هر کس را صادر نموده و خون و مال عرض او را مباح می شمارند، در نتیجه: 1ـ وهابیت بدعتی است که عملاً باعث اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان جهان گشته و طبیعی است که از حمایت دول استعمارگر برخوردار باشد. 2ـ وهابیت فقط اعتقادات و افکار خود را حق دانسته و غیر خود را محکوم و بعضاً تکفیر می نماید، لذا تلقی نمودن این تز که وهابیت فقط در تقابل با تشیع است و همچنین وهابیت مساوی با اهل سنت تصور شود، خود دامی دیگر است که توسط دشمنان نهاده شده و بایستی به شدت با آن برخود نمود زیرا که وهابیت در مقابل با تمامی مسلمانانی است که ایده های آنان را باور ندارند و در این مصاف، جعفری با شافعی و مالکی و حنفی و ... هیچ فرقی با هم ندارند. راههای مقابله با شیوع وهابیت 1ـ تبیین قضیه و مساله ی مهم اولوالأمر: با توجه به دستور صریح الهی و لزوم حتمی اطاعت از اولوالأمر که میفرمایند:« یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»(نساء ـ 59) خلاصه و مجموع نظرات علمای اهل تسنن در خصوص مصداق اولوالأمر را می توان به سه دسته تقسیم نمود. دسته اول می گویند منظور از اولوالأمر امرای اسلامی است مادام که در راستای اطاعت از «الله» و «رسول» باشد. دسته دوم علماء را مصداق اولوالأمر می دانند. اما دسته سوم به جمع بین نظرات فوق قائل هستند و معتقدند که اولوالامر همان امراء و علمای اسلامی هستند. با این تفاصیل می توان گفت که در عصر حاضر برابر نظرات اهل تسنن مصداق اتم و اکمل و بارز اولوالأمر مقام معظم رهبری هستند و اطاعتش واجب زیرا که هم مصداق امرای اسلامی هستند و هم مصداق علمای اسلامی. اگر این مسأله قرآنی تبیین گردد مشکلات مرتفع، و مردم و علماء خود را ملزم به تبعیت و اطاعت از نظرات اولوالأمر خود می دانند خصوصاً در مسائل اجتماعی و سیاسی و بالاخص در موضوع سلفیت. 2ـ تقویت مذهب امام شافعی/ حنفی از جمله: الف ـ ساماندهی وضع روحانیون مانند: رفع مشکلات معیشتی ـ نظام وظیفه و مدرک علمی ایشان. ب ـ اصلاح نظام آموز دینی: در این راستا باید برخی از متون علمی تغییر کند و در هر یک از علوم مربوطه متنی جدید و جامع گنجانده شود و برخی علوم که در دهه های اخیر مورد بی مهری قرار گرفته مثلا علم کلام، علم حدیث و اصول فقه و ... که فهم صحیح قرآن و سنت متوقف بر فهم مسائل آنهاست، جایگاه شایسته خود را بیابند همچنین در روش تدریس و آموزش تغییراتی ایجاد گردد و از شگردهای امروزی و روشهای نوین برای تسهیل امر تفهیم و نظام سنجش مدرن نیز بهره گرفت. ج ـ تأسیس موسسات پژوهشی دینی و آموزش عالی بر اساس مذهب امام شافعی/حنفی. به منظور تربیت نیروهای متخصص مورد نیاز دستگاه های علمی و فرهنگی و قضائی و رسانهای غرب کشور تأسیس یک واحد دانشگاهی در کردستان که در آن رشته های مختلف فقه و اصول، حقوق و قضا، کلام و فلسفه، تاریخ و سیره، تفسیر و حدیث، روایت و درایت و ... به صورت تخصصی فراگرفته شود و دانشجویان آن از میان طلاب مستعد و روحانیون جوان انتخاب و گزینش گردند، امری ضروری است. مسئولان منطقه، ارباب فضل و اصحاب قلم را تشویق نمایند تا با دایر نمودن موسسات خصوصی و انجمن های مذهبی و انجام پژوهش های گروهی، بستری مناسب فراهم آورند تا همگان بتوانند متاع خود را عرضه کنند و بازار معرفت و خرد دینی را پر رونق گردانند. د ـ احیای مواریث دینی و فرهنگی منطقه. 3 ـ احیای نام ها و واژهای قدسی در کردستان و ... از قبیل: الف ـ تأسیس مرکزی برای تنظیم و نشر آثار، افکار و اندیشه های کلامی و عرفانی، اندیشمندان و عارفان بزرگ کرد. ب ـ نام گذاری مساجد شهری و روستایی به نام رجال برجسته ی منطقه با همکاری و هماهنگی اهالی هر مسجد و نیز ادارات اوقاف و مرکز بزرگ اسلامی. ج ـ نامگذاری موسسات علمی و آموزشی، پارک ها، خیابان ها و مراکز درمانی در هر شهری به نام اشخاص وجیه در نظر مردم همان منطقه. د ـ برگزاری مسابقات مقاله نویسی در خصوص تحلیل زندگانی این رجال. ی ـ تجلیل مستمر از خدمات اکابر قوم. 4ـ بومی سازی فعالیت ها و برنامه های دینی صدا و سیمای مراکز مسوولان لازم است برنامه های آموزشی، دینی، فرهنگی، میزگردها را بر اساس نیازهای جامعه کردستان و با مشورت و همکاری کارشناسان اهل سنت تدوین و اجرا نمایند همچنین در پوشش اخبار و گزارش های دینی منطقه دقت بیشتری مبذول دارند و اخبار مربوط به درگذشت رجال مذهبی منطقه را با حرارت و تأثر انعکاس دهند و افکار عمومی و وجدان جمعی را متأثر گردانند و برنامه ای زنده جهت شناساندن عالمان این دیار تدارک بینند سخنرانی های مهم رجال برجسته منطقه را ضبط و در آرشیو نگه دارند و در مواقع و فرصت ها از آن بهره جویند که بالاترین معیار موفقیت در هر برنامه ای، تأمین رضایت مردم و گرفتن حربه از دست دشمن است بنابراین باید از تولید و پخش برنامه هایی که مایه سلب اعتماد و سلب رضایت مردم می شود به شدت و با حساسیت بپرهیزند. 5ـ همکاری دو جانبه روحانیون توانمند اهل سنت و حوزه های نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها همکاری پایدار حوزه های نمایندگی ولی فقیه و گروه های معارف اسلامی دانشگاه با روحانیون برجسته و توانمند منطقه به منظور تعدیل و یا جایگزینی برخی از مطالب درسی و سایر فعالیت های جنبی دانشجویی می تواند زمینه های تنش را از بین ببرد. 6ـ تقویت باورها و اعتقادات مردم (اهل سنت) از قبیل آداب و رسوم هایی که مغایرتی با دین نداشته و مردم بدان عمل می نمایند. 7ـ تدوین جزوات، کتب و لوح های فشرده مختلف، متنوع و جذاب در خصوص مسایل و مواردی که مورد هجمه ی سلفیت قرار گرفته است با استفاده از منابع موثق نقلی اهل تسنن و منابع عقلی اهل تشیع تحت عنوان پاسخ علمای اسلام، شبیه کارهای جناب آقای قرائتی. 8ـ امامان جمعه با افتتاح دارالافتاء در شهرستان ها، با مردم بیشتر ارتباط برقرار نموده و در قالب کلاس های قرآنی برای سنین و رده های مختلف به مبارزه با این انحرافات فکری برخیزند. 9ـ صدا و سیمای برنامه های ویژه ای جهت مقابله با این افکار تدوین نموده و در قالب مصاحبه ها، جلسات پرسش و پاسخ و پخش سخنرانی های افراد عالم، صاحب نام، اساتید و روحانیون (بومی و غیربومی) به غنای فکری و استحکام باورهای اصیل دینی اهتمام بیشتری مبذول دارند. 10ـ تشکیل کنگره ها و همایش های مختلف در خصوص افراد به نام و عارف مسلک منطقه و مورد قبول مردم، که تبیین و ترویج افکار و ایده های این اشخاص به منزوی نگه داشتن اعتقادات وهابیت و در حاشیه قرار دادن آن ها منجر می گردد. 11ـ توجه بیش از پیش به مراسم مولودی خوانی در مساجد خصوصاً در ماه ربیع الاول با تقبل نمودن قسمتی از پذیرایی های آن مراسم و ارسال سخنرانان مورد تأیید و موجه جهت ذکر فضایل و برکات وجود حضرت ختمی مرتبت به عنوان مبین و مفسر قرآن و نظارت آن حضرت بر اعمال و رفتار ما و ذکر مطالب دیگری که ضروری باشد. 12ـ توجه و عنایت به خانقاه ها و تکایا و مراسم ذکر و ذاکری در جهت تقویت روحیه و سلوک عرفانی مردم، در مسیر نظام قرار دادن مراکز مذکور و تخطئه و تضعیف اندیشه ها و افکار وهابیت. 13ـ انتخاب روحانیون کاروان ها و میهمانان بعثه مقام معظم رهبری در سفرهای مهم حج، از افرادی باشند که گفتمان آنها، گفتمان نظام و انقلاب باشد و همچنین قبل از سفر با شرکت در کلاس های توجیهی در رابطه با مسایل مرتبط با سلفیت، با آمادگی بیش از پیش بتوانند به عنوان سفیر نظام جمهوری اسلامی هم شبهات حجاج را برطرف سازند، هم رسالت خود را در خصوص رساندن پیام نظام و صدور انقلاب به خوبی نمایند و هم در سایر وظایف معموله موثر باشند نه متأثر و منفعل. 14ـ اختصاص بودجه ی مناسب و توجه بیش از پیش به برنامه های دارالتقریب در خصوص دیدار با علمای اهل سنت کشورهای اسلامی، سمینار هفته وحدت، سفر به عتبات عالیات و ... که هر ساله در تهران برنامه ریزی می گردد. با عملیاتی نمودن چنین برنامه هایی از قبیل تعیین وظایف هر کدام از مدعوین و آمادگی هر یک در ارائه موضوعات تعیین شده، جمع آوری و تألیف نتایج دیدارها و نظرات شخصیت های جهانی به صورت کتابچه، CD و ... می توان از نفوذ وهابیت جلوگیری نموده و به اهداف نظام جهت معرفی نمودن اسلام اصیل و ناب محمدی (ص) نزدیک تر شد.